سید سامیار جیگرطلاسید سامیار جیگرطلا، تا این لحظه: 13 سال و 7 ماه و 5 روز سن داره

وقتی اومدی بااومدنت دنیا برام یه رنگ دیگه شد

خاطره

1391/1/27 1:53
نویسنده : مهسام
421 بازدید
اشتراک گذاری

دیشب از اراک حرکت کردیم به سمت تهران حالا میگی چرا اراک  بابا کارش ماموریت خورده به شهر اراک و ما هم باهاش همراهیم دیشب داشت بارون میومد و تو یه دفعه گفتی اموم اموم من فکر کرده میگی عموتو صدامیزنی دیدم اصرار داری که شیشه ماشینو بدم پایین و منم اینکارو کرده اون دستا کپل کوچولوتو از شیشه دادی بیرون گفتی اموم اموم یه دفعه گفتم آهان فهمیده میگی حموم

ای جان قربون اون عقل کوچولوت بشم نابغه ی من که قطره های بارونو به حموم تشبیه کردی

در ضمن عاشق حمومی دوست داری هرروز آبتنی کنی

پسندها (0)
شما اولین مشوق باشید!

نظرات (1)

مامان آرتین
28 فروردین 91 16:16
آی فدای اون شیطونیات بشم بلای من، مامان مهتاب انشالله توو راهی که برداشتی موفق و موید باشی وخدا به همرات باشه گلم